واي … صد واي … اختر بختم
جولای 11, 2024دوبیتی/ابوالقاسم کریمی/93
جولای 13, 2024به نامردمان مهر كردم بسي
نچيدم گل مردمي از كسي
بسا كس كه از پا در افتاده بود
سراسر توان را زكف داده بود
نه نيروش در تن، نه در مغز، راي
دو دستش گرفتم كه خيزد بپاي
چو كم كم به نيروي من پا گرفت
مرا در گذرگاه، تنها گرفت ـ
بحيلت گري خنجري از پشت زد
بخونم ز نامردي انگشت زد
شكستند پشتم نمكخوار گان
دورويان بيشرم و پتيارگان
گره زد بكارم سر انگشتشان
تبسم بلب، تيغ در مشتشان
ندارم هراسي ز نيروي مشت
مرا ناجوانمردي خلق، كشت
محبت به نامرد، كردم بسي
محبت نشايد به هر ناكسي
تهي دستي و بيكسي درد نيست
كه دردي چو ديدار نامرد نيست