نمونه اشعار محمد قهرمان
ژانویه 30, 2024نمونه اشعار محمد قهرمان
ژانویه 30, 2024به هجر زنده ازان ماندم که جان به راه تو دربازم
به سوی من قدمی بردار که سر به پای تو اندازم
تو را چو پیش نظر آرم غزل فرو چکدم از لب
هزار پنجره بر باغی هزار حنجره آوازم
نوازش از تو نمی بینم نمی کشی به سرم دستی
به دست و پنجه ی تو سوگند که دلشکسته ترین سازم
مرا مگو که چرا اینسان ز خویش بی خبر افتادی
چو هیچم از تو فراغت نیست به خود چگونه بپردازم
شراب کهنه ی عشق تو چو خون تازه دود در رگ
عجب مدار که در پیری هنوز قافیه پردازم
مگر نه دانه برون آید ز خاک با مدد باران
دود چو اشک به روی من چگونه گل نکند رازم
به خیره از پی بازی رفت ولی به ششدر غم افتاد
دلی که لاف زنان می گفت که نرد عشق نمی بازم
نمی شود که سر تسلیم به پای تو ننهم ای غم
که گر به جنگ تو برخیزم شکست خورده ز آغازم
ز اوج گرچه در افتادم ز آسمان نگسستم دل
نمانده بال و پری اما هنوز عاشق پروازم
به زندگانی پوچ خود چه اعتماد توانم کرد
شرار دلزده از عمرم حباب خانه براندازم
مگر به مرگ رود بیرون هوای کودکی ام از سر
کجاست دایه ی دلسوزی که مادرانه کشد نازم
چقدر فاصله افتاده میان دلبر و دلداده
خدای من مددی فرما به آن صنم برسان بازم