گردآوری بهترین و زیباترین داستان های کوتاه آموزنده

می‌گویند روزی چرچیل از کوچه‌ای باریکی که فقط امکان عبور یک نفر را داشته، رد می‌شده است که از روبرو یکی از رقبای سیاسی زخم‌خورده‌اش می‌رسد. بعد از اینکه کمی تو چشم هم نگاه می‌کنند رقیب می‌گوید: «من هیچ وقت خودم را کج نمی‌کنم تا یک آدم احمق از کنار من عبور کند.»
چرچیل در حالی که خودش رو کج می‌کرده، می‌گوید: «ولی من این کار را می‌کنم تا یک آدم احمق از کنار من رد شود!»

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا