گویند کریمخان عظیمالجثه بوده است و قوی هیکل، شادخوار و بزمآرا. القصه به سبب افراط در میگساری و مجلسآرایی، اعتدال مزاج را از دست میدهد و ضعف بر وی مستولی میشود. پس از آن حکیمباشی را بر بالینش میخوانند. حکیم امر به تنقیه و اماله میکند چرا که علت بیماری را خشکی مزاج تشخیص میدهد. کریمخان که این خبر را شنید آشفته شد و به تندی از حکیم خواست که بار دیگر نسخه را بازگوید. حکیم از ترس گفت: «مرا اماله کنید تا خوب شوید.»
آخرالامر، حکیم را دراز و اماله کردند. از قضا کریمخان شفا یافت. پس از آن هر وقت کریمخان بیمار میشد حکیمباشی را فرا میخواندند و امالهاش میکردند و به اصطلاح معروف حکیمباشی را دراز میکردند.
این اصطلاح در مواردی به کار میرود که کسی مرتکب جرم شود اما کس دیگر را مجازات کنند.