اشعار ابوالقاسم کریمی
سپتامبر 11, 2023اشعار ابوالقاسم کریمی
سپتامبر 11, 2023من یه درخت تنهام تو قلب یه بیابون
دل من از دیوای آدم نما شده خون
مردن و زنده موندن فرقی واسم نداره
هر روز رو دوش خستم بارون غم می باره
ماهی شب تو رود اشک چشام می خنده
تنهایی فریادمو توی گلوم می بنده
دیواری تا آسمون بین من و بهاره
نسیم خشک صحرا غم به دلم می کاره
حرفی دیگه ندارم چیزی برام نمونده
شوری اشک چشمام ریشه ها مو سوزنده
شاعر:ابوالقاسم کریمی