دلنوشته:ابوالقاسم کریمی

تنهایی چه حالت عجیبی ست
گاهی مثل یک دوست صمیمی
با تو ماندگار می شود
و گاهی مثل یک دشمن لجوج
تو را به توقف وا میدارد

تنهایی چه رنگ عجیبی ست
گاهی مثل آسمان آبی
به تو آرامش می دهد
و گاهی مثل دریای طوفانی
تو را در ناامیدی غرق میکند

تنهایی چه صدای عجیبی ست
گاهی مثل نغمه شیرین
به تو شادی می بخشد
و گاهی مثل فریاد تلخ
تو را به وحشت می اندازد

تنهایی چه حس عجیبی ست
گاهی مثل آزادی
تو را به پرواز دعوت می کند
و گاهی مثل شعله آتشین
تو را به خاکستر بدل می کند

تنهایی را دوست دارم گاه و بیگاه
ولی نمیدانم او مرا دوست دارد یا نه؟

دیدگاهتان را بنویسید