گردآوری:نمونه اشعار سیف فرغانی
در عجبم تا خود آن زمان چه زمان بود کآمدن من به سوی ملک جهان بود؟!بهر عمارت مسعود را چه خلل شد؟!بهر خرابی نحوس را چه قران بود؟!بر سر خاکی که…
در عجبم تا خود آن زمان چه زمان بود کآمدن من به سوی ملک جهان بود؟!بهر عمارت مسعود را چه خلل شد؟!بهر خرابی نحوس را چه قران بود؟!بر سر خاکی که…
کم خور غم تنی که حیاتش به جان بودچیزی طلب که زندگی جان به آن بودهیچش ز تخم عشق معطل روا مدارتا در زمین جسم تو آب روان بودآن کس…
هر که همچون من و تو از عدم آمد به وجودهمه دانند که از بهر سجود آمد وجودتا بسی محنت خدمت نکشد همچو ایازمرد، همکاسهٔ نعمت نشود با محمودهر که…
خسروا خلق در ضمان تواندطالب سایهٔ امان تواندغافل از کار خلق نتوان بودکه بسی خلق در ضمان تواندظلمها میرود بر اهل زمانزین عوانان که در زمان تواندچون نوایب هلاک خلق…
چه خواهد کرد با شاهان ندانمکه با چون من گدایی عشقت این کرداز اول مهربانی کرد و آنگاهچو با او مهر ورزیدیم کین کردگدایی بر سر کویت نشستهبه رفتن آسمانها…
هم مرگ بر جهان شما نیز بگذردهم رونق زمان شما نیز بگذردوین بوم محنت از پی آن تا کند خراببر دولت آشیان شما نیز بگذردباد خزان نکبت ایام ناگهانبر باغ…
ای مرد فقر! هست تو را خرقهٔ تو تاجسلطان تویی که نیست به سلطانت احتیاجتو داد بندگی خداوند خود بدهو آنگاه از ملوک جهان میستان خراجگر طاعتی کنی مکنش فاش…
ای که ز من میکنی سؤال حقیقتمن چو تو آگه نیم ز حال حقیقتعقل سخن پرور است جاهل ازین علمنطق زبان آور است لال حقیقتتا ز کمال یقین چراغ نباشدرو…
درین دور احسان نخواهیم یافتشکر در نمکدان نخواهیم یافتجهان سر به سر ظلم و عدوان گرفتدرو عدل و احسان نخواهیم یافتسگ آدمی رو ولایت پرستکسی آدمی سان نخواهیم یافتبه دوری…
که کرد در عسل عشق آن نگار انگشتکه خسته نیستش از نیش هجر یار انگشتاگرچه زد مگس هجر نیش، آخر کارزدیم در عسل وصل آن نگار انگشتچو گفتمش صنما قوت…